يرْتَاحْ قَلْبِي إِذَا حَدْ قَدْ ذَكَرْ فَاطِمَه
يرْتَاحْ قَلْبِي إِذَا حَدْ قَدْ ذَكَرْ فَاطِمَةْ
بِنْتِ النَّبِي المُصْطَفَى أَنْوَارُنَا الدَّائِمَةْ
قلبم آرام می‌گیرد وقتی کسی از فاطمه یاد می‌کند
دختر پیامبر، برگزیده؛ نورهای ما جاودانه‌اند
separator
أَمْسَتْ بِأَبْجُرْ مَعَارِفْ رَبَّهَا عَائِمَةْ
هِي ذُخْرَنَا هِي جَلَا لِلسُّحُبِ القَائِمَةْ
شب‌هایش را در دریای معرفت پروردگارش شناور می‌گذراند
او گنجینه ماست، ابرهای بالای سر را می‌زداید
بُحُورَهَا فِي المَعَالِي دُوبِ مُتْلَاطِمَةْ
أَيَّامَهَا وَاللَّيَالِي صَائِمَةْ قَائِمَةْ
امواج دریاهایش در مقامات بلند پیوسته در تلاطم‌اند
روزها و شب‌هایش را در روزه و نماز سپری می‌کند
لَهَا التَّبَتُّلْ إلَى المَوْلَى غَدَتْ هَائِمَةْ
بِاللّهْ لِلَّهْ يَالَكْ عَارِفَهْ عَالِمَةْ
او به مولای خود کاملاً دل‌بسته است، عاشقانه باقی می‌ماند
به خدا، به خدا، تو یک عارف و دانشمند واقعی داری
بِحَقِّ تَنْزِيلِ مَوْلَانَا العَلِي قَائِمَةْ
تَحْتِ الرِّعَايَةِ مِنْ طَهَ نَشَتْ حَازِمَةْ
به حق نزول مولای ما علی، او ایستاده است
تحت مراقبت طه با عزم کامل رشد کرده است
هِي نُورُ قَلْبِي وَهِي ذُخْرِي لَنَا رَاحِمَةْ
نِعْمَ الشَّفِيقَةْ وَلَا هِي عَنَّنَا نَائِمَةْ
او نور قلب من است و گنجینه من، همیشه به ما رحم می‌کند
بزرگ‌ترین زنان مهربان، هرگز از ما غافل نیست
لَهَا سُيُوفٌ بَوَاتِرْ قَاطِعَةْ صَارِمَةْ
بِهَا احْتَمَيْنَا وَنُنْذِرْ أَنْفُساً حَائِمَةْ
او شمشیرهای خطرناک، شدید و کشنده دارد
با آن‌ها محافظت می‌شویم و به جان‌های ناامید هشدار می‌دهیم
حَوْلَ الحِمَى إِنَّ غَارَاتِ القَوِي قَادِمَةْ
فِي صَفَّنَا فَاطِمَةْ مَعْنَا أَبُو فَاطِمَةْ
در اطراف حرم، حملات قدرتمندان فرستاده می‌شوند
در صف ما فاطمه است و با ما پدر فاطمه
سُيُوفُهُمْ لِلْمُعَادِي قَدْ غَدَتْ هَادِمَةْ
يَاوَيْلِ أَهْلَ الحِيَلْ وَالأَنْفُسِ الظَّالِمَةْ
شمشیرهایشان برای همه دشمنان ویرانگر است
وای بر مردم حیله‌گر و جان‌های ظالم
يَارَبِّ فَرِّجْ عَلَيْنَا وَاكْفِنَا الغَاشِمَةْ
هَبْنَا عَوَافِي كَوَامِلْ تَامَّةً دَائِمَةْ
ای پروردگار، به ما آسایش بده و ما را از هر ستمی کفایت کن
به ما آسایش کامل، پیوسته و کامل عطا کن
وَعِنْدَ رَشْحِ الجَبِينْ أَحْسِنْ لَنَا الخَاتِمَةْ
بِجَاهِ خَيْرِ الوَرَى ذِي الهِمَّةِ العَازِمَةْ
و وقتی پیشانی شروع به عرق کردن می‌کند، زیباترین پایان‌ها را به ما عطا کن
به حق بزرگ‌ترین خلقت، او که دارای قاطع‌ترین اراده‌هاست
وَاهْلِ الكِسَا مَعْ ذَرَارِي أُمَّنَا فَاطِمَةْ
عَلَيْهِمُ رَبَّنَا صَلَاتُكَ الدَّائِمَةْ
و اهل کساء همراه با فرزندان مادر ما فاطمه
بر همه آن‌ها درودهای جاودانه پروردگار ما باشد
وَآلِهْ وَصَحْبِهْ أُهَيْلِ النِّـيَّــةِ الجَازِمَةْ
وَمَنْ تَبِعْهُمْ دَخَلْ فِي الفِرْقَةِ الغَانِمَةْ
و بر خاندان و یارانش، مردم نیت‌های قاطع
هر که از آن‌ها پیروی کند، وارد فرقه نجات‌یافته می‌شود.